استفاده از كلمه ي "معاصر"به عنوان يك واژه ي جايگزين براي "مدرن" و "پست مدرن" براي شناخت هنري كه از در زمان حاضر بوجود آمده است، به همان اندازه غير معمول است كه كلمه ي معاصر همزمان خود به يك اندازه واضح و به يك اندازه مبهم است. اين وضعيت همواره اين پرسش را به ذهن متبادر مي كند كه “هنر معاصر چيست”؟
هنر معاصر، هنر اواخر 20 و اوايل 21، كه در نتيجه رد هنر مدرن (۱۸۶۰ـ۱۹۶۰)، كه شامل سبك ها و رسانه ها، پيام هاي مفهومي، سياسي و اجتماعي، چند فرهنگي و جهاني شدن و توليد شده توسط هنرمنداني كه در قرن بيست و يكم زندگي مي كنند و فرصتي براي تأمل در جامعه معاصر و مسائل مربوط به خودمان و جهان اطراف ما فراهم مي كنند مي باشد و در واقع هنري كه جوهره ي آن تمام وجوه امروزي بودن با تمام ويژگي هايش است.
هنر معاصر بخشي از يك گفت و گوي فرهنگي كه مربوط چارچوبي بزرگتر مانند هويت شخصي و فرهنگي، خانواده، جامعه و مليت است. اغلب براي عدم وجود يك اصل يكنواخت سازماندهي، ايدئولوژي، يا مانيفست به رسميت شناخته شده، مي تواند قريب به اتفاق، دشوار، يا بسيار ساده كه تعجب بيننده را برانگيزد كه آيا چيزي را از دست داده يا نه باشد و شايد از ويژگي هاي مشخص تر و واضح تر آن اين است: هنر معاصر هنر امروز است.